English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (6590 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
defense base U پایگاه دفاعی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
strong point U پایگاه دفاعی سنگر مستحکم دفاعی
Other Matches
aggregates U تابع محاسباتی پایگاه داده که روی فیلد انتخاب شده هر رکورد پایگاه داده اجرا می شود
query U زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
queried U زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
aggregate U تابع محاسباتی پایگاه داده که روی فیلد انتخاب شده هر رکورد پایگاه داده اجرا می شود
queries U زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
querying U زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
roll back U کاریک برنامه کاربردی پایگاه داده ها برای توقف تراکنش و برگشت پایگاه داده ها به وضعیت قبلی
station list U فهرست قسمتهای پایگاه دفترچه راهنمای قسمتهای مختلف پایگاه
deployment operating base U پایگاه پشتیبانی گسترش جنگی پایگاه کمک به گسترش نیروها
privacy U قانونی که کاربران غیر محغاز نمیتوانند درباره افراد خصوصی از پایگاه داده ها داده دریافت کنند یا هر شخص فقط میتواند اطلاعات مربوط به خودش را در پایگاه داده بداند
languages U زبان در سیستم هدایت پایگاه داده ها که امکان میدهد در پایگاه داده ها به راحتی جستجو شود و پرسش شود
language U زبان در سیستم هدایت پایگاه داده ها که امکان میدهد در پایگاه داده ها به راحتی جستجو شود و پرسش شود
sql U زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و معروف استاندارد که برای تولید پرسش هایی برای داده از پایگاه داده ها به کار می رود
structure U زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structures U زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structuring U زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
dense index U اندیس پایگاه داده حاوی آدرس یا ورودی برای هر موضوع یا ورودی در پایگاه داده
queried U زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
query U زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
querying U زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queries U زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
defensive line U خط دفاعی
vindicative U دفاعی
backfield U خط دفاعی
defensive U دفاعی
apologetic U دفاعی
QBE U زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود
rejoinder U پاسخ دفاعی
defensive league U اتحاد دفاعی
backcourt U نیمه دفاعی
five man line U خط دفاعی 5 نفره
defence mechanisms U مکانیزم دفاعی
defence mechanism U مکانیزم دفاعی
preventive war U نبرد دفاعی
covers U بازی دفاعی
defensive war U جنگ دفاعی
rejoinders U پاسخ دفاعی
mixers U نوعی خط دفاعی
defensive league U اتحادیه دفاعی
coverings U بازی دفاعی
mixer U نوعی خط دفاعی
blue line U خط دفاعی هاکی
odd front U خط دفاعی 4 نفره
cover U بازی دفاعی
defense information U اطلاعات دفاعی
defensively U حالت دفاعی
defensive fire U اتش دفاعی
stack the defence U ارایش دفاعی
defense position U موضع دفاعی
zone U منطقه دفاعی
zones U منطقه دفاعی
defense mechanism U مکانیسم دفاعی
agger U پشته ی دفاعی
paler U حصار دفاعی دفاع
first defense gun U جلوترین تیربار دفاعی
pale U حصار دفاعی دفاع
palest U حصار دفاعی دفاع
bump and run U نوعی مانور دفاعی
guard U حالت دفاعی شمشیرباز
bump and go U نوعی مانور دفاعی
decompensation U فروپاشی مکانیسمهای دفاعی
defense articles U اماد و تجهیزات دفاعی
defensiveness U حالت دفاعی داشتن
bangoe gei U تکنیک دفاعی تکواندو
back judge U داور در محوطه دفاعی
defensive wrestler U کشتی گیر دفاعی
defensive player U شطرنج باز دفاعی
cross block U سد کردن خط دفاعی از کنار
guarding U حالت دفاعی شمشیرباز
switch position U موضع رابط دفاعی
switch position U موضع دفاعی بینابین
protective cover U جان پناه دفاعی
ante-mural [e] U جان پناه دفاعی
Cashel U [استحکامات دفاعی ایرلندی]
sandbag U ایجاداستحکامات دفاعی کردن
sandbagged U ایجاداستحکامات دفاعی کردن
sandbagging U ایجاداستحکامات دفاعی کردن
sandbags U ایجاداستحکامات دفاعی کردن
rejoin U پاسخ دفاعی دادن
rejoined U پاسخ دفاعی دادن
rejoining U پاسخ دفاعی دادن
rejoins U پاسخ دفاعی دادن
presses U تاکتیک دفاعی فشرده
cover-ups U در لاک دفاعی فرورفتن
press U تاکتیک دفاعی فشرده
apologist U نویسندهء رسالهء دفاعی
apologists U نویسندهء رسالهء دفاعی
rejoinder U پاسخ دفاعی دادن
guards U حالت دفاعی شمشیرباز
cover-up U در لاک دفاعی فرورفتن
cover up U در لاک دفاعی فرورفتن
rejoinders U پاسخ دفاعی دادن
parries U حرکت دفاعی در جنگ باسرنیزه
parry U حرکت دفاعی در جنگ باسرنیزه
parrying U حرکت دفاعی در جنگ باسرنیزه
parried U حرکت دفاعی در جنگ باسرنیزه
defensive U منطقه دفاعی شامل دروازه
integrated defense U پدافند ازمناطق توام دفاعی
broken field U محوطه دفاعی فراسوی خط تجمع
special pleader U متخصص تهیه لوایح دفاعی
corrals U دفاعی که از واگون وعرابه میسازند
corralling U دفاعی که از واگون وعرابه میسازند
prevent defence U جبهه دفاعی با استفاده از نفراضافی
corralled U دفاعی که از واگون وعرابه میسازند
corral U دفاعی که از واگون وعرابه میسازند
seams U نقطه باز بین دو منطقه دفاعی
seam U نقطه باز بین دو منطقه دفاعی
chevaux de fries U [ترتیب دفاعی مانع های تیز]
redoubt U موضع محصور دفاعی کوچک حفاظ استحکامات
defenceman U مدافع منطقه دفاعی غیر ازدروازه بان
audible U تعویض مانور حمله یا دفاعی در مقابل حریف
take guard U وضع دفاعی توپزن جلو میلههای کریکت
formation U برنامه سازمان دفاعی یاتهاجمی در اغاز هر مسابقه
peace dividend U ازبین رفتن بودجه دفاعی دراواخر سال ۱۹۸۰
declares U پذیرفتن شکست قبل از پایان مسابقه کشتی گیر دفاعی
declare U پذیرفتن شکست قبل از پایان مسابقه کشتی گیر دفاعی
declaring U پذیرفتن شکست قبل از پایان مسابقه کشتی گیر دفاعی
break out U نوعی حمله برای خارج کردن گوی از منطقه دفاعی
special pleading U علم تهیه لوایح دفاعی و طرح ریزی دفاع در محکمه
defense emergency U مواد مورد لزوم وحیاتی پدافندی وضعیت اضطراری دفاعی یا نظامی
plene administrative preter U دفاعی مبنی بر این که مقداری از مال متوفی هنوز باقی است
plea in abatement U دفاعی که باعث معلق ماندن یابه تعویق افتادن دعوی خواهان شود
safety U بازی بیلیارد دفاعی که گویها را در جای نامناسبی برای حریف باقی می گذاردضامن تفنگ
station U پایگاه
sites U پایگاه
sited U پایگاه
aboard U در پایگاه
platforms U پایگاه
platform U پایگاه
lodgment or lodge U پایگاه
site U پایگاه
stationed U پایگاه
posts U پایگاه
campound U پایگاه
posted U پایگاه
post- U پایگاه
post U پایگاه
stations U پایگاه
status U پایگاه
central treaty organization U سازمان پیمان مرکزی سازمان دفاعی متشکل ازایران
data banks U پایگاه داده ها
vacation camp [American E] U پایگاه تابستانی
space platform U پایگاه فضایی
naval station U پایگاه دریایی
naval base U پایگاه دریایی
air bases U پایگاه هوایی
height of site U ارتفاع پایگاه
databases U پایگاه داده ها
data banks U پایگاه داده
database U پایگاه داده ها
data bank U پایگاه داده ها
data bank U پایگاه داده
social status U پایگاه اجتماعی
spaceport U پایگاه فضایی
professional status U پایگاه حرفهای
outpost U پایگاه مرزی
air force base U پایگاه هوایی
automatic take U تغییر پایگاه
filbert base U پایگاه فریبنده
base camp U پایگاه مبنا
base command U فرماندهی پایگاه
base defense U پدافند از پایگاه
base defense U پدافند پایگاه
base development U تهیه پایگاه
base development U ساختن پایگاه
defense base U پایگاه پدافندی
base map U نقشه پایگاه
base of operations U پایگاه عملیات
battle station U پایگاه رزمی
battle station U پایگاه جنگی
data base U پایگاه داده ها
filbert base U پایگاه دروغین
hardened site U پایگاه مقاوم
advance base U پایگاه جلو
outposts U پایگاه مرزی
landing site U پایگاه فرود
knowledge base U پایگاه اگاهی
knowledge base U پایگاه دانش
knowledge base U پایگاه معلومات
home port U پایگاه مادر
space station U پایگاه فضایی
space stations U پایگاه فضایی
air base U پایگاه هوایی
home port U پایگاه اصلی
encampment U اردو پایگاه
encampments U اردو پایگاه
achieved status U پایگاه اکتسابی
class status U پایگاه طبقهای
brucsels treaty organization U سازمان پیمان بروکسل پیمان دفاعی منعقده بین بلژیک و بریتانیا و فرانسه وهلند و لوکزامبورگ در 8491
socioeconomic status U پایگاه اجتماعی- اقتصادی
air beacon U برج مراقبت پایگاه
advanced landing field U پایگاه هوایی مقدم
bridgehead U پایگاه درکنار دریا
active database U پایگاه دادههای فعال
bridgeheads U پایگاه درکنار دریا
data base specialist U متخصص پایگاه داده
database disign U طرح پایگاه داده ها
database management U مدیریت پایگاه داده ها
advanced landing field U پایگاه فرود مقدم
database structure U ساختار پایگاه داده ها
Recent search history Forum search
1Immune system remembers pathogen on subsequent exposure
1summer camp
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com